<چرا خوبان می میرند!؟
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
چرا خوبان می میرند!؟
نوشته شده در 12 / 9 / 1395
بازدید : 1001
نویسنده : کامران وزیری
افسران - اللهم رزقنا شهادت...
 

:: موضوعات مرتبط: فرهنگی و اجتماعی , مذهبی , بین الملل , ,
:: برچسب‌ها: چرا خوبان می میرند؟ ,



بازدید : 1189
نویسنده : کامران وزیری

کراپ‌شده - شکارچی پرنده

گرگان – با صدور چهار هزار و ۵۰۰ مجوز شکار توسط محیط‌زیست در یک ماه گذشته و جولان شکارچیان غیرمجاز، گلوله‌های سربی خواب حیات‌وحش گلستان را پرانده است.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها – زهرا بهرامی: از ابتدای آبان ماه محیط‌زیست یک‌بار دیگر چراغ سبز خود را به شکارچیان نشان داد و صدور پروانه عادی شکار پرندگان در گلستان آغاز شد.

صدور مجوز شکار پرندگان وحشی در حالی برای شکارچیان گلستان آغاز شد که بسیاری از کارشناسان معتقدند گونه‌های پرندگان مهاجر در معرض خطر انقراض قرار دارند و حیات‌وحش گلستان حال‌وروز خوشی ندارد.

مدیر روابط عمومی حفاظت محیط‌زیست گلستان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: پروانه عادی شکار پرندگان وحشی از ابتدای آبان ماه سال جاری صادر می‌شود و تا پایان بهمن‌ماه ادامه خواهد یافت.

احمد دباغیان افزود: شکارچیان دارای پروانه عادی فقط در روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته در فصل اعلام‌شده برای شکار توسط اداره کل حفاظت محیط‌زیست گلستان، مجاز به شکار در مناطق تعیین‌شده هستند.

وی بابیان اینکه شکار در مناطق چهارگانه (پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پناهگاه حیات‌وحش و منطقه حفاظت‌شده) ممنوع است، ادامه داد: پروانه شکار پرندگان خشکی زی کبک، تیهو و بلدرچین، باقرقره شکم سفید، کبوتر چاهی، کبوتر کوهپایه و کبوتر جنگلی ۴۵ روزه و پروانه شکار پرندگان آبزی شامل اردک سرسبز، خوتکا، چنگر، اردک ارده‌ای، اردک نوک پهن، تنجه دوماهه صادر می‌شود.

مدیر روابط عمومی حفاظت محیط‌زیست گلستان تصریح کرد: مدت‌زمان اعتبار پروانه، گونه‌های مجاز قابل شکار، مکان‌های مجاز برای شکار درروی پروانه‌ها قیدشده و شکارچیان موظف به رعایت موارد هستند همچنین پروانه‌های صادره برای پرندگان قیدشده در پروانه بوده و در صورت شکار پرندگان دیگر، با متخلفان برخورد قانونی خواهد شد.

دستگیری ۲۰۶ متخلف

وی خاطرنشان کرد: هر متقاضی در طول فصل شکار هر چهار نوع پروانه شکار را که حائز شرایطش باشد را می‌تواند دریافت کند اما چنانچه یک متقاضی هر یک از پروانه‌ها را در یک استان دریافت کرده باشد صدور همان پروانه در استان‌های دیگر ممنوع خواهد بود.

دباغیان ساخت کومه، چپر، پناهگاه برای شکار پرندگان در تمامی استان و همچنین همراه داشتن توله شکاری در هنگام شکار را ممنوع اعلام کرد و گفت: سال گذشته هفت هزار پروانه عادی شکار در استان صادرشده که این رقم در آبان ماه امسال به چهار هزار و ۵۰۰ مورد رسیده است.

وی به آمار تخلفات صورت گرفته هم اشاره و بیان کرد: سال گذشته ۳۵۳ پرونده تخلف تشکیل و ۴۳۶ متخلف در گلستان دستگیر شدند.

مدیر روابط عمومی حفاظت محیط‌زیست گلستان بابیان اینکه تخلفات در ماه دی و بهمن به اوج می‌رسد، افزود: از ابتدای سال تاکنون ۱۴۳ پرونده تخلف تشکیل و ۲۰۶ شکارچی غیرمجاز در گلستان دستگیرشده‌اند.

به گفته دباغیان همچنین سال گذشته ۱۷۰ قبضه اسلحه کشف شد که ۳۱ مورد آن‌ها قاچاق بوده که این رقم امسال به ۳۴ مورد کشف و ۱۲ قبضه سلاح قاچاق رسیده است.

با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت با صدور چهار هزار و ۵۰۰ پروانه شکار در دو روز پایانی هفته اجازه شکار ۲۰ هزار پرنده توسط محیط‌زیست در یک ماه صادرشده است و این در حالی است که آمار دقیقی از صید و شکار، شکارچیان غیرمجاز در دست نیست.

چراغ سبز محیط‌زیست به شکارچیان در حالی است که کارشناسان این حوزه معتقدند بسیاری از گونه‌های پرندگان مهاجر در معرض خطر انقراض قرار دارند و ممنوعیت شکار و صید در تمام فصول سال یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای حیات‌وحش استان است.

یک پیشکسوت حوزه محیط‌زیست در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: هرچند در پروانه شکار صادره از سوی محیط‌زیست ممنوعیت شکار پرندگان حمایت‌شده، قیدشده اما سؤال اینجاست که آیا شکارچی قادر به تشخیص گونه‌های حمایت‌شده هست یا خیر؟

 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی و اجتماعی , حوادث , محیط زیست , ,
:: برچسب‌ها: محیط زیست، نابودی حیات وحش برای درآمدزایی!!! ,



بازدید : 958
نویسنده : کامران وزیری

 نماز جمعه این هفته تهران با حضور آیت‌الله موحدی کرمانی

خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: استعفای مدیرعامل راه‌آهن جای تعجب دارد، اگر وی مقصر است باید محاکمه و عزل شود و اگر مقصر نیست چرا به تقلید از بیگانگان در هنگام حادثه استعفا می دهد؟

به گزارش خبرنگار ایسنا، آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی در خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران با بیان این‌که قصور و بی تدبیری دست اندرکاران، خانواده‌هایی را در حادثه تصادف دو قطار عزادار کرده است، گفت: مسافرین و شاهدان این حادثه می گفتند که اتفاق در ساعت هفت و نیم صبح رخ داده است اما ساعت ده و نیم، یعنی پس از سه ساعت گذشت از زمان حادثه، هلی کوپترها و آمبولانس ها سر رسیدند در حالی که هیچ امکاناتی هم نداشتند و حتی مجهز به کپسول های آتش نشانی هم نبودند.

وی ادامه داد: مردم ساعت‌ها در سرمای استخوان سوز بیابانها می لرزیدند و عده‌ای هم در آتش زنده زنده در حال سوختن بودند و هیچ کمکی هم در کار نبوده است.

موحدی کرمانی با اشاره به استعفای مدیرعامل راه‌آهن، اظهار کرد: استعفای مدیرعامل راه‌آهن جای تعجب دارد، اگر وی مقصر است باید محاکمه و عزل شود و اگر مقصر نیست چرا به تقلید از بیگانگان در هنگام حادثه استعفا می دهد؟

خطیب موقت نماز جمعه این هفته تهران با بیان اینکه مسئولان باید دغدغه مسائلی همچون حادثه تصادف دو قطار را در راس اولویت‌های خود قرار دهند اظهار کرد: آن‌ها باید همه تلاش خود را در کاهش مسائل و مشکلات داغداران این حادثه به کار ببرند و مسببین و مقصرین آن نیز باید محاکمه شوند.

وی در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه با بیان اینکه شنیده‌ام برای پذیرایی از مسافرین قطارها قراردادی با یک شرکت هلندی بسته شده است اظهار کرد: شنیده‌ام که برای پذیرایی از مسافرین قطارها قراردادی به مبلغ ۱۲ میلیون یورو با یک شرکت هلندی بسته‌اند و حال پرسش این است که وقت آن نرسیده است که به جای شرکت خارجی از شرکت‌های داخلی استفاده کنیم؟

موحدی کرمانی همچنین با یادآوری موضوع فیش‌های حقوقی نامتعارف اظهار کرد: به نظر می رسد که مسئله حقوق های نجومی به طور کامل به دست فراموشی سپرده شده است در حالی که قرار بود از این موضوع گزارش هایی تهیه شود و به اطلاع مردم برسد اما هیچ پیگیری و اطلاع رسانی به مردم انجام نشد. گویا رهبری باید تذکر بدهند و مسئولان مدعی پیروی از رهبری نیز این تذکرات را به دست فراموشی بسپارند.

وی افزود:‌ نتیجه رسیدگی به این مسئله برای مردم روشن نشده است و همچنان سوالات بسیاری در ذهن مردم باقی مانده است و حتی دیوان عدالت اداری و قوه قضاییه نیز تاکید کردند که تا کنون در خصوص ماجرای حقوق های نجومی گزارشی از دولت به آن‌ها ارائه نشده است.

 


:: موضوعات مرتبط: سیاسی , فرهنگی و اجتماعی , حوادث , امنیتی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: نماز جمعه،مراسم سیاسی- عبادی ,



بازدید : 949
نویسنده : کامران وزیری

شیخ زکزاکی

 
دادگاه عالی نیجریه طی حکمی اعلام کرد شیخ ابرهیم زکزاکی به همراه همسر وی ظرف مدت ۴۵ روز آینده آزاد خواهند شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، کاربری توئیتری منتسب به جنبش اسلامی نیجریه دقایقی قبل از امکان آزادی شیخ ابراهیم زکزاکی رهبر شیعیان این کشور خبر داد.

بر اساس این پیام توئیتری، دادگاه عالی فدرال نیجریه در حکمی اعلام کرد که شیخ ابراهیم زکزاکی به همراه همسر وی ظرف مدت ۴۵ روز آینده آزاد خواهند شد.

در ادامه این پیام توئیتری آمده است: دولت نیجریه قرار است مکانی را برای اقامت آن ها مهیا کند.

لازم به ذکر است در آذر ماه سال گذشته، ارتش نیجریه با یورش وحشیانه به عزاداران حسینی در حسینیه صاحب الزمان حدود ۲ هزار نفر از سوگواران حسینی را به خاک و خون کشید و پس از زخمی کردن شیخ زکزاکی و همسر وی، شیخ را به مکان نامعلومی انتقال داد.

متعاقب حمله ارتش نیجریه به حسینیه بقیه الله، شیخ ابراهیم زکزاکی به شدت مجروح شد و بر اثر شدت جراحت های وارده یکی از چشمان خود را به طور کامل از دست داد و چشم دیگر وی نیز در آستانه نابینایی قرار گرفت. وی تاکنون تحت عمل جراحی نیز قرار گرفت که البته نتیجه ای دربر نداشت.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی و اجتماعی , مذهبی , بین الملل , ,
:: برچسب‌ها: شیخ زکزاکی، رهبر شیعیان نیجریه،اسطوره صبر وشجاعت ,



بازدید : 969
نویسنده : کامران وزیری
افسران - هفته ی بسیج

:: موضوعات مرتبط: فرهنگی و اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: سردار بی ادعا , حاج احمد متوسلیان ,



بازدید : 1309
نویسنده : کامران وزیری

به گزارش ایسنا، دوهفته‌نامه روبه‌رو در شماره سیزدهم خود که امروز (شنبه) منتشر شده است، پرونده‌ای با عنوان «لیزینگ جنین» درباره خرید و فروش کودکان داشته و در مطلبی با نام امپراتوری بیچارگان در فرحزاد نوشت: «اخبار فروش کودکان مدتی است که سر از رسانه‌های ایران درآورده است و هر از چند گاهی گزارش‌هایی در این‌ زمینه منتشر می‌شود. مرکزِ این خرید و فروش‌ها نیز مناطقی است که افراد آسیب‌دیده اجتماعی در آنجا ساکن هستند: منطقه شوش، محله هرندی و دره‌ای در شمال‌غرب شهر تهران به نام فرحزاد. برای بررسی این موضوع عازم دره فرحزاد می‌شویم تا بتوانیم اطلاعات مستندی دراین‌باره به‌دست آوریم.

در سمت راست این دره که به‌ واسطه عبور رودخانه فرحزاد از وسط آن، یکی از مناطق سرسبز و خوش‌آب‌وهوای تهران به‌ شمار می‌آید، بزرگراه یادگار امام قرار دارد و جاده‌ای به نام آبشار دو سمت این دره را به هم وصل می‌کند. اگر چه دو طرف این خیابان را باغ‌رستوران، سفرخانه و کافه‌ها قرق کرده‌اند اما هر چه از جاده آبشار فاصله می‌گیریم، بخش‌های طبیعی و دست‌نخورده این دره بیشتر نمایان می‌شوند. خیابانِ دوطرفه آبشار شلوغ است و دادزن‌ها از هر شیوه‌ای استفاده می‌کنند تا سرنشین‌های اکثرا جوان خودروها را به رستوان و کافه خود بکشانند.

در سمت شرقی این جاده و با راهنمایی یک پارکبان، از جاده اصلی خارج می‌شوم تا به محل اصلی معتادان ساکن در این دره برسیم. جاده‌ای خاکی و تاریک به طول تقریبی ۲۰۰ متر را باید طی کنی تا به اولین خانه‌ها برسی. در بدو ورود، سگی آرام و بی‌سروصدا در حال حرکت است. کمی جلوتر نوری از پایین به سمت ما نشانه می‌رود که با دنبال‌ کردن آن، توده‌ای از انسان‌ها دور شعله‌های آتش و فردی ایستاده با چراغ‌قوه‌ای در دست دیده ‌می‌شود؛ تصویری که بیشتر به صحنه‌ای از فیلم می‌ماند تا واقعیت. بی ‌هیچ حرفی مسیر را ادامه می‌دهم و نور چراغ دوباره به سمت ما می‌آید و دیگر تکرار نمی‌شود. مسیر را ادامه می‌دهیم و توده انسان‌ها که در گروه‌های هفت، هشت  نفره دور آتش نشسته‌اند، نیز ادامه پیدا می‌کند. در فاصله بین حلقه‌های جمع‌ شده به دور آتش برخی دراز کشیده‌اند تا کمتر اثری از زمین دیده ‌شود. تشخیص زنان از مردان کمی سخت است اما چند روسری رنگی در این حلقه‌ها حکایت از حضور زنان نیز دارد. پیرمردی با پلاستیکی در دست از خانه‌ای مشرف به دره خارج می‌شود و از کنار ما می‌گذرد. ما هم پشت سر او مسیر را برمی‌گردیم. این بار دیگر خبر از نور چراغ‌قوه نیست.

محل اتصال این جاده خاکی با خیابان آبشار، زنجیری بر روی دو میله قرار دارد که راه ورود را بسته است اما از یک سمت آن امکان تردد موتور سیکلت وجود دارد. روبه‌روی این جاده خاکی، یک انشعاب از جاده اصلی وجود دارد که خیس و تمیز است و جوانی زیر تابلوی یک باغ‌رستوران و در کنار یک صندلی ایستاده است. «جمال» سال ۸۸ از هرات به ایران آمده است‌ و پس از چند سال زندگی در زاهدان و مقنی‌گری در اراک، برای کار بهتر به تهران می‌آید. او که از ۹ صبح تا اواخر شب، ورودی باغ را می‌شوید و ماهی یک میلیون و ۱۰۰هزار تومان حقوق می‌گیرد، با ساکنان دره فرحزاد آشناست و سرگذشت بسیاری از آنها را می‌داند.

جمال همین‌طور که به سوال‌های ما پاسخ کوتاه می‌دهد، می‌گوید: «از همان اول و شروع سؤالات‌تان فهمیدم که برای چه به اینجا آمدید. چند روز پیش هم یک خانم و آقا همین سؤال‌ها را از من پرسیدند. لب‌های‌شان خشک شده ‌بود و دو، ‌سه روزی نخوابیده‌ بودند. همه‌ جا را به‌ دنبال بچه یک‌ساله‌شان گشتند تا به اینجا رسیدند. هر کسی از دره می‌آمد را نگه‌ می‌داشتم و با وعده شیرینی، عکس بچه را به آنها نشان می‌دادم ولی پیدا نشد. همه می‌گفتند دیگر کسی اینجا بچه نمی‌آورد چون پاتوق‌دارها آوردن بچه را قدغن کردند. شما هم مطمئن باشید اینجا بچه‌ای پیدا نمی‌کنید ولی باز هم اگر می‌خواهید مطمئن شوید صبر کنید تا کسی از پاتوق بیاید.»

ساعت از ۱۰ شب گذشته است و جمال که حالا صمیمی‌تر شده ‌است، خاطرات هم‌نشینی‌اش با معتادان را تعریف می‌کند. از خانواده‌هایی که برای پیداکردن عزیزانشان به اینجا آمدند و از کمک‌های خود به آنها می‌گوید: «همین زمستان یک مرد خیلی پول‌دار اینجا آمد و دنبال دخترش می‌گشت. می‌گفت دخترِ معتادم از خانه فرار کرده. بنز داشت و می‌گفت قبلا رد دخترم را گرفتیم که اینجا می‌آمد و جنس مصرف می‌کرد. همین‌جا آتش روشن کردیم و هر کسی می‌آمد عکس را نشان می‌دادیم. سرآخر یک نفر گفت من می‌شناسمش و توی فلان پاتوق است و قرار شد به بهانه‌ای دختر را اینجا بیاورد و شیرینی خودش را هم بگیرد. واقعا هم دختر را آورد و پدر و دختر یک‌ ساعت در بغل هم گریه می‌کردند.»

همزمان که جمال مشغول تعریف خاطرات است، موتورسیکلتی با دو سرنشین جوان از جاده اصلی به سمت جاده خاکی می‌روند و پس از طی حدود ۲۰ متر می‌ایستد. نور چراغ‌قوه روی آنها قرار می‌گیرد و فردی که در مسیر شیب‌دار پاتوق نشسته بود، به سمت آنها می‌آید و پس از رد و بدل شدن چند جمله، با دست مسیر را به آنها نشان می‌دهد. موتور کمی جلوتر می‌رود و فرد دیگری از پاتوق به سمت آنها می‌آید. از جمال که همچنان فکر می‌کند ما به دنبال کودکی گمشده می‌گردیم، درباره فروش کودکان و این که آیا زن‌های ساکن دره فرحزاد بچه‌دار هم می‌شوند، می‌پرسم: «قبلا زنان حامله اینجا می‌دیدم ولی یک سالی است که دیگر دیده نمی‌شوند. فکر کنم بچه‌هایشان را می‌فروختند یا شاید هم جایی ول می‌کردند. مدت زیادی است که اینجا بچه یا زن حامله نمی‌بینم.»

ما اکنون در ابتدای جاده ورودی به دره نشسته‌ایم و پایین دره و حلقه‌های تشکیل‌شده از زن و مردها به دور آتش دیده می‌شوند. جوانی از پایین فریاد می‌زند که اینجا چه می‌خواهید، چرا مزاحم می‌شوید و همزمان که به سمت ما می‌آید از روی زمین دو سنگ بزرگ برمی‌دارد. جمال نزدیک می‌آید و با زبان افغانی با او حرف می‌زند و همزمان ما دو نفر را به سمت صندلی خودش در ورودی باغ راهنمایی می‌کند. با اشاره جمال به سمت آنها برمی‌گردیم. «محمد افغان» نام جوانی است که به گفته خودش، چوب‌دار یا نگهبان پاتق است و هر فرد مشکوکی را ببیند به پاتوق‌دارها اطلاع می‌دهد. مشتریان جنس را هم پیش ساقی‌ها می‌برد و در ازای کارش مزدی هم دریافت می‌کند.

محمد می‌گوید پاتوق‌دارها ورود هر بچه‌ای را قدغن کردند و اینجا کسی بچه ندارد. جمال به او توضیح می‌دهد: «یکی از این دو نفر زاهدانی است و خواهرزاده‌اش در تهران گم شده. این‌ها را کمک کن و شیرینی خوبی هم خواهند داد.»

نگهبان پاتوق باز هم توضیحات قبل را تکرار می‌کند و سر آخر پیشنهاد می‌کند که یک نفرمان با او پایین برویم. از جاده خاکی که پایین می‌رویم بوی انواع مواد به مشام می‌رسد و هر کس به کار خود مشغول است. اگر چه چندین چادر مسافرتی و آلونک‌هایی با انواع پارچه بین درختان دیده‌ می‌شود اما جمعیت زیادی روی کارتن نشسته یا دراز کشیده‌اند. در ورود فردی ما را تفتیش می‌کند و قبل از این که حرفی بزند محمد شروع به توضیح‌ دادن می‌کند. طرف مقابل ما یکی از مسئولان دره فرحزاد است و آن‌ طور که خودش می‌گوید هم انواع جنس می‌فروشد و هم این دره را مدیریت می‌کند: « من اینجا همه را می‌شناسم. می‌دانم چرا اینجا آمدند و چه جنسی می‌کشند و کجاها می‌روند. کسی اینجا کار خرید و فروش بچه انجام نمی‌دهد و کسی هم بچه‌ای اینجا نیاورده است ولی سمت چمران «پاتوق آنجلس» امکان دارد بچه پیدا کنی.»

در مسیر برگشت از دره فرحزاد، جوانی با موهای فرفری و یک گونی بر روی دوش، گوشی موبایلی را به ما نشان می‌دهد و می‌گوید: «۵۰ هزار تومان می‌فروشم.» «حسین» کرمانشاهی است و سال‌هاست که در تهران زندگی می‌کند و ساکن دره فرحزاد است. او هم اطلاعات عجیبی از زندگی در این دره و ساکنانش به ما می‌دهد اما درباره خرید و فروش کودکان می‌گوید: «این عجیب‌ترین سؤالی است که تاکنون شنیده‌ام.»


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی و اجتماعی , حوادث , امنیتی , ,
:: برچسب‌ها: تهران , امنیت اجتماعی , برخورد سلیقه ای , بی تدبیری ناجا , خلاء قانونی , التهاب پنهان!!! ,



بازدید : 989
نویسنده : کامران وزیری

 

فیدل کاسترو
«چریکی که در برابر آمریکا سر خم نکرد»، این شاید کوتاه ترین و گویاترین تعبیر و توصیفی باشد که دوستان و دشمنان «فیدل کاسترو» رهبر انقلاب کوبا درباره وی به کار می برند.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- حنیف غفاری: چریک پیر هاوانا پس از تحمل مدتها بیماری در گذشت. فیدل کاسترو متولد ۱۳ اوت ۱۹۲۶ میلادی، سیاستمدار و انقلابی کوبایی بود که از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۶ علاوه بر رهبری انقلاب به عنوان نخست‌وزیر و سپس به عنوان رئیس‌جمهوری کوبا از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۸ مشغول فعالیت بود.

حزب کمونیست کوبا، از سال ۱۹۶۵ تا سال ۲۰۱۱ تحت رهبری او اداره می‌شد. بر اساس قانون اساسی مصوب سال ۱۹۷۶ میلادی، دبیرکل حزب رهبری حکومت را در دست می‌گیرد.

 کاسترو یکی از نمادها و چهره های اصلی  انقلابی گری در آمریکای لاتین به شمار می‌رفت. به عبارت بهتر؛ انقلابی گری در آمریکای جنوبی و مرکزی با نام فیدل کاسترو عجین بود. او الگوی بسیاری از جوانانی بود که امپریالیسم آمریکا را ننگی برای نظام بین الملل می دانستند.

 در دوران زمامداری فیدل کاسترو در کوبا صنایع و تجارت، ملی‌سازی شد و اصلاحات سوسیالیستی دولت در سراسر جامعه به اجرا درآمد، اصلاحاتی که انجام آنها باعث خشم بیشتر آمریکا از انقلاب کوبا شد.

او همچنین دو دوره دبیر کل جنبش عدم تعهد و یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار جهان معاصر بوده است. او جوایز مختلف بین‌المللی به دست آورده و حامیانش او را قهرمان سوسیالیسم، ضد امپریالیسم، بشردوستی و کسی که توانسته استقلال هاوانا را در برابر امپریالیسم آمریکا حفظ کند، می‌دانند.

فیدل کاسترو طی سالهای پس از پیروزی انقلاب کوبا، با توطئه های مختلفی از سوی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا مواجه شد؛ از توطئه آمریکا برای ترور وی تا توطئه های مستمر برای اضمحلال نظام سیاسی کوبا و انقلاب این کشور.

دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا از اینکه فیدل کاسترو به نماد مقابله با امپریالیسم آمریکا تبدیل شده بود، همواره احساس ترس می کردند. از این رو هر رئیس جمهوری که طی ۶ دهه اخیر در کاخ سفید حاضر شد، از هیچ گونه تلاشی برای مواجهه مستقیم با انقلاب کوبا و شخص فیدل کاسترو فروگذار نکرد.

 با وجود همه این توطئه ها، کاسترو به مقاومت خود در مقابل ایالات متحده آمریکا ادامه داد، مقاومتی که تا آخرین لحظه های حیات وی ادامه داشت.

از سال ۲۰۰۰ میلادی، آمریکای لاتین وارد فضای سیاسی تازه ای شد. از آن سال بود که زنجیره سوسیالیستی در آمریکای جنوبی و مرکزی مستحکم تر شد و افرادی مانند «هوگو چاوز»، «اوو مورالس»، «رافائل کوره آ» و ... در راس معادلات سیاسی و اجرایی کشورهای آمریکای لاتین قرار گرفتند.

فعالیت های فیدل کاسترو تنها محدود به فضای سیاسی کوبا نبود. او عملا اصلی ترین تکیه گاه زنجیره سوسیالیستی ایجاد شده در آمریکای لاتین بود. «جرج واکر بوش» رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا و نو محافظه کاران همراه وی، با قرار دادن کوبا در لیست کشورهای محور شرارت، در صدد مهار رفتارها و افشاگری های کاسترو برآمدند اما چریک پیر هاوانا نه تنها تسلیم این فشارها نشد که با انگیزه ای بیشتر در مقابل کاخ سفید قد علم کرد.

 سرانجام در سال ۲۰۰۸ میلادی، جرج بوش پس از ناکامی در مواجهه با تحولات ضد آمریکایی در آمریکای لاتین، کاخ سفید را ترک کرد. در حقیقت، این فیدل کاسترو بود که جرج بوش و نو محافظه کاران را در کاخ سفید به مانند رؤسای جمهور قبلی آمریکا به زانو در آورد.

حضور «باراک اوباما» در کاخ سفید و برخی وعده های فریبنده وی در خصوص اصلاح روابط آمریکا و آمریکای لاتین نیز نتوانست تاثیری در روحیه ضد امپریالیستی کاسترو بگذارد.

کاسترو نه تنها فریب لبخندهای موذیانه اوباما و دموکرات ها ـ که آنها نیز خواستار سرنگونی انقلاب کوبا بودند ـ را نخورد بلکه از هر فرصتی برای انتقاد از رئیس جمهور فریبکار آمریکا استفاده کرد.

در مرداد ماه امسال و در جشن تولد ۹۰ سالگی کاسترو، وی از مردم کوبا بابت حمایت های آنها از انقلاب این کشور تشکر کرد. رهبر انقلاب کوبا در نامه‌ای مفصل که در رسانه‌های دولتی منتشر شد از مردم کوبا به خاطر آرزوهای خوبشان برای وی در تولد ۹۰ سالگی‌اش تشکر و از رئیس جمهور آمریکا به شدت انتقاد کرد.

کاسترو در آخرین انتقاداتش از اوباما، رفتار وی در جریان سفر به هیروشیما و عدم عذرخواهی وی از شهروندان ژاپنی در این سفر را محکوم کرد.

امروز هاوانا کسی را از دست داد که دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در تقابل با وی مستأصل و ناکام ماندند. مقابله با امپریالیسم افتخاری بزرگ برای چریک پیر هاوانا محسوب می شود، افتخاری که همواره در صفحات تاریخ باقی خواهد ماند...


:: موضوعات مرتبط: سیاسی , فرهنگی و اجتماعی , بین الملل , ,
:: برچسب‌ها: کوبا، فیدل کاسترو، مرد آهنین ,



بازدید : 369
نویسنده : کامران وزیری

حضور احمدی نژاد در راهپیمایی روز قدس

رئیس‌جمهوری سابق می‌گوید انتخابات سال آینده ریاست‌جمهوری، «سوت و کور» و از سردترین دوره‌های انتخابات خواهد بود.

به گزارش ایسنا، محمود احمدی‌نژاد در جلسه‌ای که به تازگی با مشاوران و دستیارانش داشته، هشدار داده است که دود این سردی انتخابات به چشم نظام خواهد رفت.

سایت پایش در این باره نوشت: احمدی‌نژاد هر گونه کمک به گرم کردن تنور انتخابات سال آینده را رد کرده و گفته است: «اگر آقایان انتظار دارند من نقش صداوسیما را بازی کرده و شور و حالی به انتخابات بدهم، در اشتباهند. من هیچ نقش مشوق و محرکی در انتخابات ایفا نخواهم کرد.

احمدی‌نژاد که آشکارا از عدم نامزدی در انتخابات دلخور است، گفت: من قهر نمی‌کنم اما انتظار هم نداشته باشند برای گرم کردم انتخابات کاری بکنم.

برخی دستیاران احمدی‌نژاد ادعا می‌کنند در غیاب او در رقابت‌های انتخاباتی ۹۶، هیچ نامزد اصولگرای دیگر قادر به جذب گسترده آرای مردمی نیست و روحانی در یک انتخابات یک طرفه پیروز خواهد بود.


:: موضوعات مرتبط: سیاسی , فرهنگی و اجتماعی , امنیتی , ,



بازدید : 1066
نویسنده : کامران وزیری

 
قرار عاشقی میلیون‌ها زائر بهانه شکل‌گیری باشکوه‌ترین گردهمایی دلدادگان حسینی(ع) شده؛ تا لحظه دیدار«اربعین» راهی باقی نمانده است؛ دوباره جمع کربلایی‌ها در حرم اباعبدالله جمع می‌شود.

خبرگزاری مهر - ثانیه‌ها دقیقه می‌شود و دقایق ساعت‌ها را می‌سازد. وقتی منتظری همه‌چیز انگار به‌کندی می‌گذرد؛ این حالِ آن‌هایی است که تازه راهی شده‌اند و برای رسیدن به کربلا بی تابند.

اما حال و هوای آن‌ها که در بین‌الحرمین سیر می‌کنند چیزِ دیگری است، می‌خواهند زمان متوقف شود اما اینجا وقتی پای عاشقی و مشتاقی در میان است انگار همه‌چیز زود می‌گذرد و می‌خواهد تمام شود.

بعضی‌ها هم دل کنده‌اند و راه برگشت در پیش‌گرفته‌اند، اما این دل کندن حکایت حال و احوالِ خاطری جامانده در کربلاست، حالِ قلبی که به ضریح قفل‌شده و تمنای بازگشت دوباره دارد.

زائران اربعین این روزها غوغایی به پا کرده‌اند، ماجرای دلدادگی که حالا عالم‌گیر شده است

 

 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی و اجتماعی , مذهبی , بین الملل , ,
:: برچسب‌ها: نهضت حسینی، زیارت اربعین ,



نیروی دفاعی ؛ ضامن امنیت کشور
نوشته شده در 21 / 8 / 1395
بازدید : 1023
نویسنده : کامران وزیری